روزی که عشق مرد ...

عشق - عقل - علاقه - زندگی - زندان - جوانی - مرگ - حسرت - آه - نگاه

روزی که عشق مرد ...

عشق - عقل - علاقه - زندگی - زندان - جوانی - مرگ - حسرت - آه - نگاه

سال نو مبارک

بوی باران , بوی سبزه , بوی خاک
شاخه های شسته , باران خورده , پاک

آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید

عطر نرگس , رقص باد
نغمه شوق پرستو های شاد
خلوت گرم کبوترهای مست....

نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش بحال روزگار

دلتنگ تر از تنگ بلورم

هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم

اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم

یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم

ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم

بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم

«زنده یاد قیصر امین پور»

بهانه

زنده بودن، سرودن، بهانه
هر چه جز با تو بودن، بهانه

ذکر نام تو یعنی تنفس
عاشقانه سرودن، بهانه

خواب یعنی تو را خواب دیدن
پلک بستن، گشودن، بهانه

گریه هم مثل باران ضروری است
غصه از دل زدودن، بهانه

دم به دم فال حافظ گرفتن
بخت را آزمودن، بهانه

شعر دعوی، سرودن دروغین
زندگی عذر، بودن، بهانه

«قیصر امین پور»