روزی که عشق مرد ...

عشق - عقل - علاقه - زندگی - زندان - جوانی - مرگ - حسرت - آه - نگاه

روزی که عشق مرد ...

عشق - عقل - علاقه - زندگی - زندان - جوانی - مرگ - حسرت - آه - نگاه

بگو کجائی؟

به سوی تو به شوق روی تو
به طرف کوی تو سپیده دم آیم
مگر تو را جویم بگو کجایی؟
نشان تو گه از زمین ، گاهی ز آسمون جویم
ببین چه بی پروا ، ره تو میجویم بگو کجائی؟
کی؟، رود رخ ماهت از نظرم ، نظرم
به غیر نامت ، کی نام دگر ببرم
اگر تو را جویم ، حدیث دل گویم بگو کجائی؟
به دست تو دادم ، دل پریشانم ، دگر چه خواهی
فتاده ام از پا ، بگو که از جانم ، دگر چه خواهی
یکدم از خیال من ، نمی روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من ، تا هستم من ، اسیر کوی توام
به آرزوی توام ، اگر تو را جویم ،
حدیث دل گویم

بگو کجائی؟

نظرات 3 + ارسال نظر
نگار پنج‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.jootii.blogsky.com

مـــــــــن اینجام....

ا پنج‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:59 ب.ظ http://tara37.blogsky.com

سلام بیا پیشم دارم زندگیم و مینویسم جالبه و غمگین

مسعود جمعه 3 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:05 ق.ظ http://agna.blogsky.com


سلام !
دوست عزیز سلام ! وبلاگ بسیار جالب و قشنگی داری !!!
راستش یه جورایی وبلاگت رو پسندیدم !!!
سلیقه قشنگی داری و خوب مطالبت رو منظم کردی .
من وبلاگ تو رو به دوستام هم توصیه خواهم کردم تا ازش استفاده کنند .
سعی میکنم هر روز به وبلاگت سر بزنم ، تو هم باید قول بدی که هر روز یه مطلب جدید و به درد بخوری داشته باشی تا هم من هر روز به اینجا بیام و هم پیش دوستام ضایع نشم .
راستی اگه تونستی یه سری هم به وبلاگ ما بزن :
Http://www.AGNA.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد